English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (5929 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
secondary reinforcer U تقویت کننده ثانوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reinforcer U تقویت کننده
primary reinforcer U تقویت کننده نخستین
generalized reinforcer U تقویت کننده تعمیم یافته
secondary U در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary U نیست
secondary U که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary U هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary U فرعی
secondary U حاکی از زمان گذشته
secondary U ثانوی
secondary U کمکی
secondary U ثانویه
secondary U یدکی
secondary U درجه دوم
secondary U کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary qualities U صفات ثانوی
secondary productivity U فراوردگی دومین
secondary processes U فرایندهای ثانوی
secondary reward U پاداش ثانوی
secondary road U جاده درجه دو
secondary road U جاده فرعی یا درجه 2
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
secondary soil U خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary stairs U پلکان فرعی
secondary standard U استاندارد ثانویه
secondary port U station secondary
secondary port U subordinatestation : syn
secondary obligation U تعهدات ثانویه
secondary plan U طرح ثانوی
secondary planet U پیرو
secondary planet U همراه
secondary planet U ملتزم
secondary planet U اقمار
secondary planet U ماه
secondary planet U انگل قمر
secondary nozzle U نازل ثانویه
secondary port U بندر فرعی
secondary port U ,
secondary storage U انباره ثانویه
secondary storage U حافظه ثانویه
secondary root U دومینریشه
secondary action U انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
secondary modern U نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary picketing U کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary effect U اثر جانبی
secondary effect U اثر فرعی
secondary effect U نتیجه جانبی
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effects U اثرهای جانبی
secondary reflector U منعکسکنندهثانوی
secondary mirror U دومینآینه
secondary inlet U دومینوردی
secondary storage U انباره ثانوی
secondary stress U خستگی فرعی
secondary stresses U تنشهای درجه دوم
secondary treatment U پاکسازی دومین
secondary treatment U تصفیه دومین
secondary winding U سیم پیچ ثانویه
secondary winding U سیم پیچ خروجی
secondary wire U سیم خروجی
secondary channel U دومینجهت
secondary effects U آثار جانبی
secondary motivation U انگیزش ثانوی
secondary alcohol U الکل 2 درجه
of secondary importance U از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
secondary cone U برج هدایت یدکی ناو
secondary consumers U مصرف کنندگان دومین
secondary unit U واحد فرعی
secondary costs U هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary current U جریان خروجی
secondary drive U سائق ثانوی
secondary education U اموزش متوسطه
secondary effects U اثرات ثانوی
secondary coil U پیچک ثانوی
secondary carbon U کربن نوع دوم
of secondary importance U کمترمهم
secondary alcohol U الکل نوع دوم
secondary amine U امین 2 درجه
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
secondary amine U امین نوع دوم
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary airflow U جریان هوای فرعی
secondary battery U پیل باتری
secondary battery U باتری بارشدنی
secondary beam U تیرک
secondary elaboration U بسط ثانوی
secondary carbon U کربن 2 درجه
secondary hydrogen U هیدروژن درجه دوم
secondary inhibitor U بازدارنده ثانوی
secondary item U اقلام فرعی تدارکاتی
secondary item U کالای تدارکاتی فرعی
secondary key کلید ثانویه
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary markets U بازارهای ثانوی
secondary markets U بازارهای فرعی
secondary memory U حافظه ثانویه
secondary hydrogen U هیدروژن 2 درجه
secondary evidence U ادله فاقداعتبار زیاد
secondary electron U الکترون ثانوی
secondary cell U پیل باتری
secondary emission U صدور ثانوی
secondary position U موضع فرعی
secondary position U موضع یدکی
secondary evidence U ادله درجه دوم
secondary school U دبیرستان
secondary schools U دبیرستان
secondary function U کارکرد ثانوی
secondary marshalling track U دومینراهباریکه
secondary consumers: insectivores U دومینمصرفکننده
secondary consumers: carnivores U دومینمصرفکننده
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
secondary projection area U منطقه فرافکنی ثانوی
secondary emission ratio U شدت صدور ثانوی
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
secondary storage device U دستگاه حافظه ثانوی
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
secondary great circle U دایره عظیمه ثانویه
Recent search history Forum search
0bteimoor@yahoo.com لطفا این پاراگراف رو برام ترجمه کنین
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com